معنی جارو کردن - جستجوی لغت در جدول جو
جارو کردن
جاروب کردن
ادامه...
جاروب کردن
تصویر جارو کردن
فرهنگ لغت هوشیار
جارو کردن
جاروکشی، رفتن، نظافت
ادامه...
جاروکشی، رفتن، نظافت
فرهنگ واژه مترادف متضاد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر جیرو کردن
جیرو کردن
جیرو کَردَن
امضا کردن پشت سفته یا سند که به امضای دیگری است برای ضمانت پرداخت آن، پشت نویسی
ادامه...
امضا کردن پشت سفته یا سند که به امضای دیگری است برای ضمانت پرداخت آن، پشت نویسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویر پارو کردن
پارو کردن
پارو کَردَن
روبیدن برف یا چیز دیگر از روی زمین به وسیلۀ پارو
ادامه...
روبیدن برف یا چیز دیگر از روی زمین به وسیلۀ پارو
فرهنگ فارسی عمید
تصویر پارو کردن
پارو کردن
روبیدن روفتن پاک کردن
ادامه...
روبیدن روفتن پاک کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر جاری کردن
جاری کردن
روا کردن روان ساختن معمولداشتن متداولکردن
ادامه...
روا کردن روان ساختن معمولداشتن متداولکردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر جاروب کردن
جاروب کردن
روفتن جایی را جاروب زدن جاروب کشیدن
ادامه...
روفتن جایی را جاروب زدن جاروب کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر جادو کردن
جادو کردن
افسون کردن سحر کردن، تسخیرکردن
ادامه...
افسون کردن سحر کردن، تسخیرکردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر پارو کردن
پارو کردن
((کَ دَ))
روبیدن، پاک کردن
ادامه...
روبیدن، پاک کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویر جاروب کردن
جاروب کردن
Sweep
ادامه...
Sweep
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر جادو کردن
جادو کردن
Conjure
ادامه...
Conjure
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر جادو کردن
جادو کردن
جادو کَردَن
conjurer
ادامه...
conjurer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویر جاروب کردن
جاروب کردن
جاروب کَردَن
balayer
ادامه...
balayer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویر جاروب کردن
جاروب کردن
جاروب کَردَن
barrer
ادامه...
barrer
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویر جادو کردن
جادو کردن
جادو کَردَن
conjurar
ادامه...
conjurar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویر جاروب کردن
جاروب کردن
جاروب کَردَن
menyapu
ادامه...
menyapu
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویر جادو کردن
جادو کردن
جادو کَردَن
toveren
ادامه...
toveren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویر جاروب کردن
جاروب کردن
جاروب کَردَن
vegen
ادامه...
vegen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویر جاروب کردن
جاروب کردن
جاروب کَردَن
กวาด
ادامه...
กวาด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویر جادو کردن
جادو کردن
جادو کَردَن
ร่ายเวทย์
ادامه...
ร่ายเวทย์
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویر جاروب کردن
جاروب کردن
جاروب کَردَن
spazzare
ادامه...
spazzare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویر جادو کردن
جادو کردن
جادو کَردَن
evocare
ادامه...
evocare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویر جاروب کردن
جاروب کردن
جاروب کَردَن
zamiatać
ادامه...
zamiatać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر جادو کردن
جادو کردن
جادو کَردَن
conjurar
ادامه...
conjurar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر جاروب کردن
جاروب کردن
جاروب کَردَن
varrer
ادامه...
varrer
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر جادو کردن
جادو کردن
جادو کَردَن
变戏法
ادامه...
变戏法
دیکشنری فارسی به چینی
تصویر جاروب کردن
جاروب کردن
جاروب کَردَن
扫地
ادامه...
扫地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویر جادو کردن
جادو کردن
جادو کَردَن
czarować
ادامه...
czarować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر جادو کردن
جادو کردن
جادو کَردَن
чаклувати
ادامه...
чаклувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر جاروب کردن
جاروب کردن
جاروب کَردَن
підмітати
ادامه...
підмітати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر جادو کردن
جادو کردن
جادو کَردَن
beschwören
ادامه...
beschwören
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر جاروب کردن
جاروب کردن
جاروب کَردَن
fegen
ادامه...
fegen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر جادو کردن
جادو کردن
جادو کَردَن
колдовать
ادامه...
колдовать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر جاروب کردن
جاروب کردن
جاروب کَردَن
подметать
ادامه...
подметать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر جادو کردن
جادو کردن
جادو کَردَن
menyihir
ادامه...
menyihir
دیکشنری فارسی به اندونزیایی